نور چشمان حاج میرزاآقا احمد آقا دگر محمد آقا
یکی عابد ودیگری زاهد شیر میدان عرصه ی هیجا
پاسدار حریم حق بودند این محبان سیداشهدا
محمد آقا که بودعضو جهاد بود دانشجو آن گل زیبا
جان فدا کرد بحر حفظ وطن جای او باد جنت المأوا
احمد آقا که درس دین می خواند رفت در جبهه تا کشد اعدا
بعثیان را بکشـت، درآخــــر کشته شد او به دست قوم دقا
این شهیدان راه حق هستند زنده در نزد خالـــــق یکتا
سومین نور دیده محمود است نیست معلوم او بود به کجا
او شهید است یا بود زنده کس نداند به غیر ذات خدا
شوهر خواهر شهیدان بود ناصری سید جلال ماه لقا
هم چو جدش حسین با خونش دین اسلام را نمود اهیا
مسعود خاندایی برادر من پیروی کن ز راه هر سه اخا
مادرت را نواز از ره مهر مرهمی نه به سینه ی بابا
نور چشمان هر دو می باشی ای خردمند و فاضل ودانا
از شما بنده عذر می خواهم سخنی گربه گفته ام به خطا
با دو مژگان بروب رحمانی خاک از لوح تربت شـــهدا
